خبر ناگهانی است. همه شوکه میشوند و افسوس میخورند که چه وقت خداحافظی بود. چاره چیست؟ امکان بازگشت وجود ندارد. اندک زمانی به سکوت میگذرد و باز هم دیگری تصادف میکند یا بیماری از پا درش میآورد. باز هم آهی و افسوسی اما زندگی ادامه دارد. پوپک گلدره، عسل بدیعی و داوود اسدی از مشهورترین هنرمندانی هستند که در این فهرست جای می گیرند.
دو هنرمند جوان به فاصله یک روز و پس از مدتها مبارزه با سرطان اهالی هنر را تنها گذاشتند و رهسپار دیار دیگر شدند. این بهانهای شد تا یادی از برخی هنرمندان جوانمرگ سینمای ایران در دهههای اخیر داشته باشیم.
مرگ در 19 سالگی:
کیمیا یادگارینژاد بازیگر تئاتر بامداد پنجشنبه 15 آبان امسال، در 19 سالگی و یک روز پس از اجرای نمایش شهادت حضرت رقیه(س) بر اثر گازگرفتگی جان به جان آفرین تسلیم کرد. او در نمایشهایی چون «هیچی» و «میوههای نارس» به ایفای نقش پرداخته بود. یادگارینژاد متولد 1374 و دانشجوی سال آخر رشته بازیگری واحد رسانه و از اعضای فعال کانون نمایش فرهنگسرای تهران بود.
او در سومین جشنواره تئاتر شهر به خاطر بازی روان و تأثیرگذارش در نمایش «میوههای نارس» کار گروهی اعضای کانون نمایش فرهنگسرای تهران به سرپرستی شاهد پیوند کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر شد.
مرگ در 25 سالگی:
محسن رسولاف عکاس در سانحه هواپیمایی ۷۳۷ قرقیزستان و در ۲۵ سالگی درگذشت. او عکاس پشت صحنه فیلمهای آتش سبز به کارگردانی محمدرضا اصلانی و لالاییها به کارگردانی منیژه حکمت بود و به این ترتیب به سینما که خیلی به آن علاقه داشت نزدیک شد. گرایش اصلی محسن عکاسی هنری بود و در کنار آن به عکاسی در شاخههای دیگر میپرداخت. ساخت سه فیلم کوتاه و تجربی را نیز باید به این کارنامه یک ساله او افزود.
مرتضی پاشایی
مرتضی پاشایی دو سه سال بود که در حوزه موسیقی برای مردم تبدیل به یک چهره مشهور شد. اول آهنگهایش را در فضای مجازی انتشار داد و بعد هم نوبت به اولین آلبومش، یکی هست رسید که سال 1391 منتشر شد. گل بیتا و اسمش عشقه دو آلبوم دیگر او هستند که هنوز روی این آخری کار میکرد که اجل مهلتش نداد. پاشایی از اواخر پاییز سال 1392 به سرطان معده مبتلا شد. بعد از رسانهای شدن خبر بیماریاش، روحیه پاشایی که هنوز باانرژی کار میکرد و کنسرت میگذاشت، آنقدر روی مردم تاثیر مثبتی داشت که تعداد طرفدارانش روزبهروز هم بیشتر شدند. مرتضی پاشایی تنها چهره موسیقی کشور نبود که قبل از رسیدن به کهنسالی از دنیا رفت.
نیما وارسته
معمولا آهنگسازها و تنظیمکنندهها به شهرت خوانندگان نیستند اما نیما وارسته تقریبا یک استثنا به شمار میرفت. شاید به خاطر اینکه در همه آهنگهایی که ساخت و تنظیم کرد مهر خودش را برجا گذاشت. شاید هم به خاطر همکاری مداوم با برخی از ستارگان موسیقی پاپ مثل بنیامین بهادری بود. برای مردم همیشه نام بنیامین و نیما وارسته کنار هم میآمد. وارسته از اوایل دهه 80 به صورت جدی و مداوم کار آهنگسازی و تنظیم را شروع کرد. او امسال در سن 35 سالگی به دلیل ایست قلبی در استخر درگذشت.
مسابقات نهایی چهارمین دوره انتخاب “دختر شایسته جهان اسلام” این روزها در شهر یوگیاکارتا کشور اندونزی در حال برگزاری است.
مسابقات نهایی چهارمین دوره انتخاب “دختر شایسته جهان اسلام” این روزها در شهر یوگیاکارتا کشور اندونزی در حال برگزاری است.
حدود ۲۵ دختر از ایران، مالزی، اندونزی، نیجریه، هند، سنگاپور در فینال این مسابقات حضور دارند. ترنم تسنیم از کشور بنگلادش که جمعه ۳۰ ابان ۱۳۹۳ خود را برای شرکت در مسابقه فینال آرایش میکند.
اشکهایی برای مرتضی پاشایی. (ایرنا/ فرج صمدی)
همه ما در طول زندگی روزمره خود در شهر یا روستای خودمان در محل کار، مسیر خانه و …. خلاصه همه جا با صحنه ها و اتفاقاتی رو به رو میشویم شاید خیلی مهم نباشد ولی لحظه ای ما را به توقف و نگاه عمیق وا میدارد. که همیشه پس از آن به سادگی از آن عبور میکنیم. ولی چرا این لحظات زیبا ولی غیر مهم ثبت نشود؟ مانند ابتکاری که صفحه “everydayiran” در اینستاگرام انجام داده است و ما را به این ایده ترغیب کرده است که از شما عزیزان بخواهیم از این لحظات ساده عبور نکنید
کشور خانم و حاج محمدعلی، زوجی کهنسال، که در روستای گلافشان یزد زندگی میکنند.
شبی تابستانی در ساحل زیبا شهر بوشهر.
"نخل گردانی، طبق کشی، طشت گذاری، دستههای شاخسی واخسی، زارخاک، گِل مالی، بیل زنی و..." تنها مشتی از خروارها جلوهها و مراسمهای عزاداری است که مردم شهرهای مختلف ایران در این روزها و شبهای عزای سید و سالار شهیدان انجام میدهند. محرم و عاشورا در فرهنگ مذهبی شیعهها همواره جایگاه خاص و برجستهای دارد و زمینه ساز مجموعهای از سنتها و مراسمهایی است که در طول تاریخ به عنوان میراثی معنوی نسل به نسل و سینه به سینه به دیگران منتقل میشود. اینها گوشهای از آداب و رسومی است که مردم اقلیمهای مختلف در شهرهایشان برگزار میکنند.
آذریها: طشت گذاری
عزاداری شهرهای آذربایجان و اردبیل با دو رسم خاص "طشت گذاری" و دستههای "شاخسی، واخسی" معروف است که با مرثیهها و آداب خاصی برگزار میشود. دستههای عزاداری "شاخسی، واخسی" (شاه حسین، وای حسین)، بنابر سنت دیرینه آذربایجانیان، همه ساله از دهه آخر ماه ذیحجه، فعالیت خود را شروع میکنند.
به این شکل که دستههای عزاداری شاخسی، واخسی، از چند روز مانده به ماه محرم، شبها در حسینیهها و مساجد تشکیل شده و با حضور عزاداران، در صفهایی طویل و زنجیروار، راهی کوچه و خیابان شده و مرثیهها و اشعار مذهبی در رثای سالار شهیدان و یارانش سرمی دهند. اوج این مراسم درظهر عاشورا و پس از اتمام عزاداری ظهر عاشوراست که عزاداران، با ذکر "شاخسی، واخسی"، پس از طی نمودن مسیری طولانی نهایتا خود را به خیمههای به آتش کشیده شده (نماد خیمههای امام حسین(ع) و یارانش در کربلا) رسانده و به سوگ واقعه مینشینند.
رسم دیگر، "طشت گذاری" یا "طشت گردانی" است که منسوب به اردبیل، به طور خاص و مردم آذربایجان به طور عام است. در این آیین، طشت، نماد مشک سقای کربلا، نماد آب رود فراتی است که به روی حسین(ع) و یارانش بسته شد. چرا که واقعه کربلا و بسته شدن فرات به روی امام حسین(ع)، یارانشان و ایثارگریهای سقای کربلا برای رسانیدن آب به تشنگان و حماسه آفرینی آنانی که با لبانی تشنه به شهادت رسیدند، به یقین قداست و جایگاه والای آب را در فرهنگ شیعیان و بخصوص ایرانیان، بیش از پیش عمق بخشیده است تا آنجا که انعکاس این امر را در فرهنگ مردم و بخصوص در شکل گیری آداب و رسوم و آیینهای آنها شاهد هستیم.
قهرمان رشته پاور لیفتینگ آسیا دستفروشی میکند. دارنده مدال برنز کشتی آزاد جهان، در خیابان سمبوسه میفروشد. مربی تیم ملی کریکت ایران کنار خیابان بنزین میفروشد. قهرمان المپیک سال ۲۰۱۳ کنار خیابان سیگار میفروشد.
خبرگزاری “مهر” یکشنبه ۱۱ آبان در گزارشی نوشت امید ستایشپور متولد ۱۳۶۶ از قهرمانان رشته پاور لیفتینگ است که مدالهای زیادی از بازیهای کشوری و آسیایی در کارنامه خود دارد، اما به دلیل بی مهری مسئولان، برای گذاران زندگی مجبور به دستفروشی در کنار خیابان شده است.
اسیدپاشی یکی از انواع شدید خشونت بوده که بیشتر علیه زنان صورت گرفته و ممکن است در مواردی منجر به مرگ قربانی نیز شود.
اسیدپاشی حملهای است که نه به قصد قتل، بلکه معمولا برای انتقام و نابودگی زندگی اجتماعی و آینده قربانی انجام میشود. اسید مادهای است که قرنها از شناخت آن میگذرد، اما به نظر نمیرسد که پدیده اسیدپاشی قدمتی بیشتر از صد و پنجاه سال داشته باشد.ارتکاب به اسیدپاشی که در ایران دارای تاریخچهای ۶۰ ساله است، مخصوص ایران نبوده و کشورهای دیگری نیز با وقوع آن مواجه هستند که بنگلادش بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است.
*** تاریخچه:
در قرن ١٨ ميلادى اسيد سولفوريك، كه در طول تاريخ با نام ويتريول شناخته شده، براى نخستين بار در ابعاد صنعتى در دهه ١٧٤٠ ميلادى و در انگلستان توليد شد، و به محض اينكه دسترسى به آن آسان شد، در اروپا و آمريكا براى مقاصد خشونت آميز از مورد استفاده قرار گرفت. در دهه ١٨٣٠ ميلادى، يك روزنامه چاپ گلاسگو اسكاتلند در يكى از شماره هاى خود نوشت كه اسيدپاشى به امرى رايج در بخش هايى از كشور تبديل شده، لكه ننگى براى شخصيت ملى مردم اسكاتلند به شمار مى رود.
افزون بر استفاده از اين سلاح در نزاع هاى كارى، اسيد سولفوريك در اختلافات خانوادگى نيز به سلاحى شيطانى مبدل شده بود. براى مثال، در سال ١٨٦٥، نيويورك تايمز گزارش داد كه مردى حسود پس از چند بار تهديد صورت همسر خود را با اسيد سوزانده است. در مواردى ديگر در سده ١٩ و ٢٠ ميلادى، برخی زنان بر صورت مردان اسيد پاشيده اند. اسيدپاشى نه تنها به عنوان راهى براى وارد آوردن دردى جسمانى بر افراد استفاده شده بلكه جذابيت ظاهرى فرد را نيز از بين مى برد.
در ميانه سده بيستم ميلادى، در آمريكا و در پى سخت تر شدن قوانين فروش اسيد و افزايش اختيارات زنان، استفاده از اسيد به عنوان سلاح خشونت هاى خانگى رفته رفته كمرنگ شد. اما در اواخر سده بيستم و اوايل سده ٢١ ميلادى اسيدپاشى در نقاط ديگر جهان رونق گرفت.
گروهی از مورخین معتقدند پدیده اسید پاشی اولین بار در سال 1879 در فرانسه گزارش شد که در آن سال 16 مورد اسید پاشی که به آن vitriol" " اطلاق می شد از سوی زنانی به صورت زنان دیگر ثبت شده است.
اما مورخی به نام "رابرت استف" اولین اسیدپاشی را به سال 1865 و توسط زنی به نام "مارگارت بویل" در فیلادلفیا، ایالت پنسیلوانیا، میداند.
طبق اعلام " اتحادیه نجات یافتگان اسید" ASTI سالانه 1500 مورد اسید پاشی در جهان رخ می دهد و بین 75 تا 80درصد قربانیان زنان هستند که 30 درصد آنها زیر 18 سال سن دارند.جف شاه مدیر اجرایی این نهاد معتقد است موارد بسیاری هم گزارش نمی شود.او می گوید:" بیشتر قربانیان به دلیل ترس از انتقام موارد را به پلیس گزارش نمی کنند"
علت اسید پاشی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است ولی دلایل اصلی آن انتقام،شکست عشقی، اختلافات خانوادگی و حسادت ذکر شده است.
در میان کشورهای اروپایی بیشترین آمار اسید پاشی در بلغارستان، یونان و انگلیس گزارش شده است.
آبشار لاتون
ارتفاع: ۱۰۵ متر
نشانی: استان گیلان، ۱۵ کیلومتری جنوب شهرستان آستارا، شهر لوندویل روستای کوته کومه
آبشار لاتون، بلندترین آبشار کشور است و فاصله آن از روستای کوته کومه، حدود شش کیلومتر است که پس از ۵/۳ ساعت می توان به آن رسید. در این مسافت در حدود ۷۵۰ متر ارتفاع زیاد می شود. در مسیر صعود به آبشار لاتون به روستای قدیمی آسیو شوان نیز می رسید که تقریبا خالی از سکنه است.
به زبان تالشی، آسیو به معنی آسیاب و شوان به معنی کنار رودخانه است. حجم آب آبشار در فصول مختلف سال متفاوت است ولی در تمام فصول آب دارد. اگر به لاتون رسیدید باید خیلی مراقب باشید چون آبشار خطرناکی است و چند وقت پیش یک کوهنورد هنگام بالارفتن از این آبشار پرت شد و جان خود را از دست داد.
آبشار کبودوال
ارتفاع: ۱۵ متر
نشانی: پنج کیلومتری جنوب شرقی شهر علی آباد کتول از توابع استان گلستان
آبشار کبودوال تنها آبشار خزه ای کشور است که با داشتن امکاناتی برای گردشگران یکی از مهم ترین تفرجگاه های استان گلستان به شمار می رود. آب این آبشار از دامنه شمالی کوه هارون به ارتفاع ۱۷۸۰ متر سرچشمه می گیرد و زلال، شفاف و قابل آشامیدن است.
برای رفتن به این آبشار باید به سمت پارک جنگلی کبودوال بروید، از پارک جنگلی تا محل آبشار اصلی کبودوال حدود ۲۰ دقیقه پیاده روی زمان می برد که مسیری بسیار زیباست. در طول مسیر به سمت آبشار، مناظر شگفت آور و پل های چوبی در کنار آبی روان و درختان جنگلی، شما را به وجد می آورد.
عکسهای خانوادگی روی دیوار آشپزخانه ای در سلماس آذربایجان غربی. عکس از نرجس نادرینژاد
یکی از طاقیهای حسینیهی شاه ابوالقاسمِ یزد. عکس از علی گلشن
“بوریس لمون” عکاس مستقل فرانسوی سال گذشته در جریان سفر خود به خاور دور از ایران عبور کرد و مجموعه با ارزشی از زندگی و معماری شهری در کشورمان را عکاسی کرد.
بوریس لمون عکاس مستقل فرانسوی که سال گذشته برای سفر به هند عازم قاره کهن شده بود در مسیر خود از کشورهای مختلف از جمله ایران عبور کرد و بنا به نوشته خود قصد داشته در طول این سفر زندگی و فرهنگ مردمان جهان را از دریچه دوربین خود به تصویر بکشد.
او نوشته علاقه اش به ثبت شور و شوق زندگی در میان مردمان و کشف فرهنگ و تاریخ اقوام و مردمان سرزمین های دیگر باعث شده تا سفر خود را از فرانسه به صورت زمینی آغاز کند و در مسیر خود تا رسیدن به سرزمین عجایب هر آنچه می بیند را با دوربینش به ثبت برساند. در این میان آنچه در سایت شخصی عکاس بیشتر به چشم می آید عکس هایش از ایران است. او که در جریان این سفر دو ماهه به اصفهان، یزد، کرمان، بندرعباس، تهران و کردستان رفته از مردمان و بناهای تاریخی و شهری عکاسی کرده است.
عکس های او در عین آنکه ارزش مستند سازی دارد به لحاظ بصری نیز چشم نواز است. لمون مجموعه خود از ایران را با عنوان “ایران شگفتانگیز” نام گذاری کرده و نوشته آنچه از معماری و فرهنگ در ایران دیده باور نکردنی بوده است.
میدان امام اصفهان
ابهر
از دیرباز راههای بسیاری برای تردد مسافران و کاروانهای تجاری وجود داشت که به واسطه موقعیت جغرافیایی و عوارض طبیعی در طول تاریخ صدها پل برای سهولت رفت و آمد مسافران روی رودها و درهها ساخته شد که از برخی از آنها هنوز استفاده میشود و بسیاری از آنها نیز ویران شده است. در اینجا به معرفی ده پل تاریخی در گوشه و کنار این سرزمین باستانی میپردازیم.
پل جی
این پل که مربوط به دوره ساسانیان و پیش از اسلام است در چهار کیلومتری شرق اصفهان و روی زایندهرود ساخته شده است. نوع ساخت این پل که در میان چشمههای آن قوسهای زیبای کوچکی اجرا شده، هنوز کاملا سالم و پابرجا و قابل استفاده است. این پل را میتوان قدیمیترین پل ساخته شده روی زایندهرود نامید که بارها در طول تاریخ و بویژه در قرون اولیه اسلامی مورد تعمیر و مرمت قرار گرفته است. مصالح به کار رفته در این پل خشت و آجر و ساروج است و کارشناسان دلیل استقامت و ماندگاری آن را نیز همین موضوع میدانند.
طول این پل 105 متر و عرض آن پنج متر است که این امر سبب شده رفت و آمد مسافران و کاروانها از روی آن به سادگی انجام شود. به گواه بسیاری از باستان شناسان دلیل اولیه ساخت این پل، استفاده از آن در لشکرکشیهای نظامی بوده که بعدها مورد استفاده تجاری و... قرار گرفت. در دوران صدر اسلام این پل با نام پل حسین شناخته میشد و در نزدیکی آن تعداد زیادی آثار و ابنیه با شکوه ساخته شده بود.
تصاویر پیش رو شامل ۲۰ عکس از برترین تصاویر روزنامه انگلیسی گاردین از کشورمان است.
ورزشهای لوکس و گرانقیمت به سرعت در ایران درحال گسترش است. در تهران کسانی هستند که سالانه ١٥ تا ٢٠میلیون تومان هزینه میکنند تا دقایقی بر فراز ابرها زادگاهشان را تماشا کنند یا تابستان در دریاچه فشافویه با جتاسکیهای ١٢٠میلیون تومانیشان به امواجنوردی بپردازند و زمستانها در ارتفاعات ترکیه اسکی کنند. میگویند، این روزها تورهای "آفرود" نیز طرفداران زیادی به خود جذب کرده است. خودروهای دو دیفرانسیل ٣٠٠- ٤٠٠میلیون تومانی به جنگل و کوهستان میزنند و کورسی گرانقیمت بین پولدارها آغاز میشود. سوارکاری با اسبهای چند صدمیلیون تومانی هم یکی دیگر از تفریحات لوکس پولدارهای تهرانی است. اگرچه دامنه این ورزش یا تفریحات گستردهتر است اما در این گزارش به تعدادی از گرانقیمتترین ورزشهای لوکس در ایران پرداختهایم.
هر دقیقه پرواز در آسمان تهران حداقل ١٠هزار تومان!
شور و هیاهویی خاص بر سایت جنتآباد حاکم است. یکی جلیقه میپوشد، یکی درحال آماده کردن بال چندمیلیون تومانیاش عکس سلفی میگیرد. عکاسان و فیلمبرداران نیز به حالت آمادهباش ایستادهاند و همهمه آنقدر بالا گرفته است که صدا به صدا نمیرسد. اینجا جمعیتی نزدیک به ٥هزار نفر از بچه پولدارهای تهرانی گرد هم آمدهاند تا شاهد رقابت هدفزنی خلبانان باشند. خلبانان جوان با دوستانشان کنار بالگردها دوباره عکس میاندازند. قرار است آنها در ارتفاعی بیشتر از ٧٥٠ متر از سطح زمین رها شده و هرکس با چتر گشوده خود در محلی هدفگذاری شده فرود آید. فرود دقیقتر خلبانان ماهرتر را مشخص میکند و به هرکدام از برگزیدهها یک بال ١٥میلیون تومانی تعلق میگیرد. پاراگلایدر یکی از ورزشهای لوکس یا شاید بتوان گفت تفریح بچه پولدارهاست. هزینه آموزش این ورزش حدود ٨,٥ میلیون تومان است. اما این مبلغ تنها برای دانشجویانی است که یادگیری سریعتری دارند و میتوانند تا آخرین مرحله آموزش را بدون نیاز به تمرینات و آموزش اضافه بگذرانند. دوره آموزشی شامل ٦ مرحله است و تقریبا ٢ سال طول میکشد تا بتوانید گواهینامه پروازهای بینالمللی را دریافت کنید. در مرحله مقدماتی آموزش که تنها ٣ هفته طول میکشد، باید ١.٥میلیون تومان بپردازید. در مرحله اول نیازی به داشتن بال پرواز ندارید و باشگاه بالهای خود را در اختیارتان میگذارد، اما همین که پرواز را یاد گرفتید برای ورود به مراحل بعدی آموزش ناچارید بال بخرید. بالها یا همان چترهای نجات از آلمان وارد میشود و تعداد واردکنندگان آن در سرتاسر ایران به شمار انگشتان دست نمیرسد. برای سفارش بال بهترین راه سفارش از طریق آموزشگاهتان است وگرنه گرفتار دلالان متعدد میشوید و خرید یک بال بیشتر از ١٥-١٤میلیون تومان برایتان آب میخورد. سایتهای پاراگلایدر، تورهای تفریحی مختلفی برگزار میکنند و خلبانان خود را به انواع اقلیمهای مختلف برده تا بتوانند تنوع جغرافیای زمین را از آسمان تجربه کنند. تورهای کوهستانی، کویر، دریا، شالیزار، جنگلو... این تورها شامل کشورهای مختلف نیز میشود که پرطرفدارترین تور پاراگلایدر ایران، مربوط به ترکیه و امارات است. حداقل قیمت هر تور داخلی نزدیک به ٣میلیون تومان است و افراد میتوانند با آفیشکردن عکاس یا فیلمبردار اختصاصی تمام لحظات پرواز خود را از زوایای مختلف ثبت کنند. حداقل هزینه فیلمبرداری و عکاسی ١٠٠هزار تومان است و مبنا بر فریم عکسها و زمان فیلمبرداری گذاشته میشود. با این حساب حداقل باید ٣٠میلیون تومان در جیبتان داشته باشید تا بتوانید این ورزش را یاد بگیرید، بال و تجهیزات پرواز را بخرید و حداکثر در یک تور تفریحی شرکت کنید. مبنا را هم بر این بگذارید که یادگیری بسیار قوی دارید و با حداقل جلسات تمرینی، پرواز را یاد میگیرید. البته در این میان افرادی هم هستند که بدون گرایش به یادگیری پرواز تنها میخواهند این تفریح را تجربه کنند. سایتهای پروازی این افراد را به همراه یک خلبان به آسمان میفرستند و برای یک ربع ساعت پرواز در آسمان نفری ١٥٠هزار تومان دریافت میکنند. "امیر حسینی" یکی از مربیان سایت پاراگلایدر تهران میگوید: مشتریانی داریم که سالانه ١٥ تا ٢٠میلیون تومان برای پرواز با پاراگلایدر هزینه میکنند، بدون آنکه علاقهای به یادگیری آن داشته باشند.
ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرحشدن در رسانهها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی میشناسد، از آنها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقشهای سیاسی و اجتماعیشان را ایفا میکنند، با این حال نقش اصلیشان، همان نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آنها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش میکنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.
نمایش ثروت های بادآورده در جامعه ای که در سالهای اخیر شدیدترین تحریم ها را تجربه کرده است بر خلاف ایده ساده لوحانه «نمایش تصاویر جذاب از ایران» ، یک ساختار به هم ریخته اقتصادی و دارای شکاف طبقاتی را یادآور می شود که بوی نفت می دهد.
استفاده از راهی که رهروان آن کم است، بهرغم اینکه هیجانانگیز است میتواند درآمدزایی خوبی هم داشته باشد. بیشک افراد خلاق، افراد موفقی هستند و میتوانند به گونهای فکر یا کار کنند که هیچگاه به ذهن عموم نمیرسد.
دلیل موفقیت آنها هم دقیقاً در همین نکته است: کاری که انجاماش به ذهن هر کسی نمیرسد. کارهای عجیب و غریب قطعاً میتواند درآمد خوبی داشته باشد، اما اغلب نیاز به خلاقیت، سعی و کوشش و تمایل به خطر کردن دارد.
در این زمینه ابیگیل گرینگ (Abigail Gehring) نویسنده کتاب 100 شغل عجیب معتقد است: "بدیهی است هزینههای بالایی برای آموزش و پرورش و تبدیل شدن به یک دکتر یا یک وکیل وجود دارد، اما اگر شما یک فرد سختکوش هستید یک راه بسیار ساده برای موفقیت وجود دارد، مجهولات زیادی هستند که عموم مردم به آن توجه نمیکنند و میتوان از آنها پول درآورد. قرار نیست همه پزشک یا وکیل شوند." به گفته گرینگ مطمئناً افرادی که از ساعت 9 صبح تا پنج بعد از ظهر سر کار هستند به دنبال شغلهای عجیب نمیروند. آنها شغل دارند و سرشان شلوغ است. معمولاً افرادی که شغل خود را از دست دادهاند، به دنبال فرصتهای جدید میروند. البته هستند افرادی که برای هیجان دادن به زندگی خود کاری غیرمعمول و هیجانانگیز انجام میدهند.
دادزن
دادزنها را همه جا دیدهاید از خیابان انقلاب گرفته تا مقابل سینماها و حتی اگر مشهد رفته باشید عکاسیهای اطراف حرم. ممکن است بعضی روزها با صدای دادزنها از خواب بیدار شوید. دادزنها داد میزنند و از صدای بلند خود نه برای آواز بلکه برای جذب و جلب مشتری برای یک دکان و حجره استفاده میکنند. دادزنها در مشهد بین 30 تا 100 هزار تومان در روز پول میگیرند. برخی از آنها یک حقوق ثابت میگیرند و مابقی به صورت درصدی است. هر چه مشتری بیشتری بیاید پول بیشتری کاسب هستند. قدیمترها دادزنها مردم را برای دیدن فیلم هم دعوت میکردند. اگر سر خیابان حافظ برای سوار شدن تاکسی منتظر شده باشید حتماً آن پیرمرد قدکوتاه با عینک دودی را دیدهاید که با صدای بلند داد میزند: "مستقیم ته شاپور". میوه و ترهبارفروشها هم دادزن استخدام میکنند. یا شب عید که میشود خیابانهای تهران پر است از دادزنهایی که برای فروش بیشتر تلاش میکنند.
عروسک تنپوش
یکی از شغلهایی که در همه کشورهای دنیا و حتی در ایران مورد توجه قرار گرفته پوشیدن عروسک تنپوش است. افرادی هستند که این عروسک را میپوشند و در مقابل رستورانها و فستفودها برای مشتریان ایجاد رغبت میکنند. معمولاً کودکان به این عروسکها واکنش نشان داده و با آنها بازی میکنند و البته بزرگترها هم با او عکس یادگاری میگیرند. یکی از روشهای شناساندن رستوران و غذاخوری همین عروسکهای تنپوش است. شغلی که شاید در نگاه اول عجیب به نظر رسد اما افراد زیادی این شغل را برای خود انتخاب کردهاند و از آن لذت میبرند. البته پوشیدن عروسک تنپوش یکی از ابزارهای تبلیغاتی است که در کشورهای دیگر هم مورد استفاده قرار میگیرد. اما اینکه کسی شغل خود را عروسک تنپوش انتخاب کند عجیب و جالب است. عروسکهای تنپوش به شکل جوجه، خروس، پینوکیو، خرس، پلنگ صورتی و... است. ممکن است برخی افراد پوشیدن عروسک تنپوش را به عنوان شغل دوم خود انتخاب کنند. یک شغل عجیب برای شاد کردن مردم و دعوت آنها به صرف غذا.
یاسین گمرکی پسر ۱۱ ساله گرگانی است که به تازگی متوجه شده است بدن او دارای خاصیت مغناطیسی است و می تواند اجسام فلزی را به خود جذب کند
پسری با بدنی آهنربایی ؛
اگرچه از بررسی علمی دلایل این پدیده که به «خاصیت مغناطیسی بدن» معروف شده اطلاعی در دست نیست، فیلم و تصاویری از او و همراهی فلزات با بدنش را در ادامه مشاهده مینمائید