مطالب طنز و خنده دار

مرد： ناهار چی داریم ؟؟ 

زن： ماکارونی 

مرد：نمیخورم  

زن :چطور شنبه یکشنبه دوشنبه سه‌شنبه چهارشنبه پنج‌شنبه دوست داشتی خوردی؟  

مامانت اینا پُرت کردن

پسر : سر کلاس تو دانشگاه عطسه کردم 

واکنش حضار :  

زهــــــــــــر مااااااار

.................

ده دقیقه بعد یه دختره عطسه کرد 

واکنش حضار : 

عافیت باشه 

ایشالا خیره 

بخاری‌ها رو روشن کنین

آقا اون پنجره رو ببند یخ کردن همه !!!!!!! 

دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت , وسطش دعواشون میشه غذاها رو ول میکنن میرن بیرون؟ 

والا ما با دوستامون میریم فلافلی هر چی سس هست رو خالی خالی که می خوریم هیچ , 

دستمال کاغذی هارم میزاریم تو جیبمون که ضرر نکنیم 

مرد باید خوشتیپ باشه ؛ 

وگرنه اخلاقش که با اجرا گذاشتن مهریه درست میشه! 

توی ایران تنها خواسته ای که ملت از توالت عمومی دارن اینه که درش بسته بشه , 

یه همچین ملت قانعی داریم. 

جلال الدین محمد ابن سعید عبدالرزاق اصفهانی  

خیلی سعی کرد بقیه حروف الفبا رو تو خودش جای بده ولی متاسفانه نشد!

شاسکوله تو ژاپن راننده تاکسی میشه

هرکی براش دست بلند میکنه میگه شوخی نکن دیگه تورو الان رسوندم!!!

حاج اقا ماداریم زندگی میکنیم حکم شرعی اش چیه ؟؟ 

.
.
.
.
.
.
.
.
 

اگه به قصد لذت نباشه بلامانع است!!!!!!!

یارو ﺯﻥ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭﻣﺎﻩ ﻭﻧﻴﻢ ﺯﻥ ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻴﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﺶ ﻣﻴﭙﺮﺳﻪ ﻣﮕﻪ ﻣﺎ ﭼﻬﺎﺭﻣﺎﻩ ﻭﻧﻴﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻳﻢ

ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﻭﻣﺪ ﺯﻧﺶ ﺑﺶ ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﺑﺎﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻯ

ﮔﻔﺖ ﭼﻬﺎﺭﻣﺎﻩ ﻭﻧﻴﻢ

ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﺎﺗﻮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻡ

ﮔﻔﺖ ﭼﻬﺎﺭﻣﺎﻩ ﻭﻧﻴﻢ

ﮔﻔﺖ ﺟﻤﺶ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﻴﺸﻪ ﻧﻪ ﻣﺎﻩ .

ﻣﺮﺩه ﮔﻔﺖ: ﻟﻌﻨﺖ ﮐﻨﻪ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺭﻭ نزدیک بود ﻓﮑﺮ ﺑﺪ ﮐنم

چند روز دیگه صدا و سیما یه نفر رو نشون میده که با حالتی مغموم و نادم روبروی دوربین نشسته

و میگه: سرویس جاسوسی اسراییل، موساد با من تماس گرفت

بعد سرویس جاسوسی انگلیس، ام آی سیکس دوره اسیدپاشی رو به من آموزش  داد.

بعدش سازمان سیا مقدمات سفرم به ایران رو فراهم کرد و آلات جرم رو در اختیار من گذاشت.

حالا هم از مردم می خوام این فریب خورده عامل استکبار و سلطه رو ببخشن....

ما هم که هفتاد و پنج میلیون ...

دیشب از بابام پرسیدم چرا با شوهر خاله‌هام اینقد مشکل داری؟

گفت ببین پسرم باجناق مثل درخته کنار توالت میمونه

نه میشه از میوه‌اش استفاده کرد ونه از سایه اش!

خدا وکیلی تا به حال اینطوری قانع نشده بودم

یکی از ماندگارترین دیالوگ های مرحوم بروسلی.

..غووووووودااااااااااااااا

شاسکوله تو پتروشیمی کار میکرده اشتباهی یه لیوان سوخت موشک میخوره .

دکتر میگه چیزی نیس این شماره منه اگه تغییری تو حالت بوجود اومد زنگ بزن.

نصف شب یارو زنگ میزنه میگه دکتر چند دقیقه پیش گوزیدم.

دکتر میگه طبیعیه.

شاسکوله میگه چی طبیعیه مرتیکه من الان دارم از مرز ترکیه زنگ میزنم!!!!

شاسکوله رفت انگلیس.

صبح پاشد با زنش رفت توی خیابون.

یه مرده از کنارشون رد شد و گفت: گود مورنینگ سر.

اینم جواب داد: سر مورنینگ گود!

زنش پرسید چی شد؟

گفت هیچی!

این یارو انگلیسیه گفت: سلام علیکم و منم بهش گفتم: علیکم سلام

آیا می دانید شباهت مردانی که تازه ازدواج کرده‌اند و مردانی که ماشین شاسی بلند چینی خریده‌اند چیست؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
هر دو اصرار دارند که به شما ثابت کنند انتخاب درستی کرده‌اند

موﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ پسرﻩ ﺗﻮ ﻋﻼﻳﻘﺶ ﻧﻮﺷته

ﻏﺬﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪﻡ استیک ﺁﺑﺪﺍﺭه ﺑﺎ ﻗﺎﺭﭺﻭ ﺭﻳﺰﻭﺗﻮ ﻭ ﺍﺳﭙﺎگتی ﺑﻮﻟﻮﻧﺰ ﻭ کمی ﻣﺎﺭتینی

.
.
.
.
.
.
.
ﺑﻌﺪ ﺗﻮ ﺻﻒ ﻧﺬﺭﻱ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ

ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺗﻮ ﺳﺮﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﻛﻤﺎ

یه روز برای مصاحبۀ تلویزیونی میرن به یه دبستان

قبل از مصاحبه شروع میکنن به بچه ها یاد میدن که بگید ایران خیلی خوبه

ما در ایران امکانات زیادی داریم

ما در ایران پارک‌های بازی داریم

ما در ایران آزادی و رفاه داریم

یه دفعه می‌بینن یکی از دانش آموزا میزنه زیره گریه

میگم چی شد؟

میگه من دوست دارم برم ایران

نمیدونم چرا این خانومایی که توی آژانس هواپیمایی کار می‌کنن،

بلااستثنا بیماریه «خود داف پنداری مزمن مقاوم به درمان» دارن.

.
.

عزیزم تو یه کارمند ساده‌ای که فقط مقنعه ت دوتا نوار طلایی داره

فعالیت مردم کشورهای مختلف پس از بازنشستگی:

۱) آلمان:آموزش  دوره‌های نوین رانندگی وسپس خرید اخرین مدل مرسدس بنز وسفر به تمامی اروپا به همراه خانواده

۲) روسیه: آموزش  فضانوردی و سفر به فضا و تفریح ونشاط به همراه خانواده

۳) آمریکا: آموزش خوانندگی و رقاصی و سپس شرکت در کلیه کنسرت‌ها و جشن‌ها به همراه خانواده

۴) کانادا: آموزش شنا و سپس تفریح و نشاط به همراه خانواده در کلیه سواحل کانادا و اروپا

۵) چین: آموزش دوره های رزمی و سپس ورزش و نشاط به همراه خانواده

۶) انگلیس: آموزش دوره‌های تیراندازی و شکار و سپس تفریحو شکار در جنگلها به همراه خانواده

۷) ژاپن: آموزش  خلبانی و سپس خرید هواپیمای شخصی و تفریح و نشاط بر فراز اسمان به همراه خانواده

8) ایران: آموزش  رانندگی و سپس خرید یک پراید قسطی با چهار ضامن معتبر؛
و کار در یک تاکسی تلفنی به صورت تمام وقت؛
و رو اوردن به دخانیات بخاطر مشکلات مالی و ندادن اقساط پراید؛
و سپس سکته قلبی و مغزی با هم؛
و رفتن به بیمارستان به همراه خانواده؛

لامصب یه موتوری که از کنارم رد میشه

نمیدونم کیف‌مو نگه دارم

گوشیمو بچسبم

صورتمو بپوشونم

باسنمو به طرف دیوار بگیرم

جلومو با دستام نگه دارم

نمیدونم چه گهی بخورم آخه از دست این بی پدرا

سه آبان سالروز تولد دکتر احمدی نژاد بود .

هرسال در این روز باید به این نکته توجه کرد که:

یک جلوگیری ساده از بارداری چقدرمیتونه در سرنوشت یک ملت تاثیرگذار باشه!

پسره تو تاکسی یه شکلات درآورد و خورد و بعد یکی دیگه

و پشت بندش یکی دیگه و پشت بندش یکی دیگه؛

مرده که کنارش نشسته بود گفت: این همه شکلات برای دندونات مضره

پسره جواب داد: بابا بزرگم ۱۲۵ سال عمر کرد

مرده گفت: با خوردن شکلات؟

گفت نه. بابابزرگم فقط سرش تو کار خودش بود نه دیگران

‏حالا شانس ما تو مملکتی که شیر نصفش آب و نصفش روغن پالمه،

اسیدا همه مرغوبن: خلوص ۹۹ درصد. همه چیو از چین وارد میکنن اینو از آلمان!

دختره پست گذاشته:پسرااااااااااااااااااااا

.
.
.

حداقل همینجوری الکی پاشین بیاین خواستگاری

دور همی شیرینی دانمارکی بخوریم

نمیشه؟

o_o

روزهای خوب هم میاد !!

.

.

.

.

.

.

.

فقط دادیم چین بسازه ارزون در بیاد!!!!!!!

صبر کنید دیگه .:))

راننده پراید بزن بغل.

خواهرتونن؟

نه.

خانومتونن؟

نه.

اصلا نسبتی دارین؟!

نه!

به هر حال خیلی به هم میاین!

کاش با هم ازدواج کنین! بچه‌تون خوشگل میشه!!

گشت ارشاد، طرح افزایش جمعیت

شاسکوله به مهمونی دعوت میشه.

رو کارت دعوت نوشته بودن"فقط کراوات مشکی" 

وقتی به مهمونی می‌رسه تعجب می‌کنه  

وقتی می‌بینه بقیه پیراهن و شلوار هم پاشونه

معلم به شاگرد :

من دویدم، تو دویدی، او دوید، مال چه زمانیه؟

شاگرد: مال زمانی که سر کوچه نذری میدن

این جوک، جزء اولین جوک‌های قرون گذشته بود:

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﺪﺟﻮﺭﯼ ﭼﻬﺮﻩ‌ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﻮﺩ

ﮐﻪ ﯾﻪ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺧﻮﺵ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﺑﺎﻧﺸﺎﻁ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ: ﻧﻨﻪ، ﺑﮕﻮ ﻧﯽ ﻧﺎﯼ ﻧﺎ ﻧﺎﯼ ﻧﯽ ﻧﺎﯼ ﻧﺎﯼ.

ﺩﯾﺪﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻏﺼﻪ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﻩ، ﺍﺯﺵﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪ منم ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺸﮑﻦ ﺯﺩﻥ

ﻭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺩﻡ ﮔﺮﻓﺘﻢ: ﻧﯽ ﻧﺎﯼ ﻧﺎ ﻧﺎﯼ ﻧﯽ ﻧﺎﯼ ﻧﺎﯼ.

ﯾﻬﻮ ﻓﻀﺎ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻥ.

ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﺶ، ﻣﻨﻢ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻗﺮﻣﯿﺪﺍﺩﻡ، ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ: ﺷﺎﺑﺎﺵ ﺷﺎﺑﺎﺵ .

ﯾﻪ ﻫﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺠﺎﯼ ﭘﻮﻝ، ﯾﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ، ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﻫﻨﺶ  ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﺮﻩ ﻏﻮﻝ ﻧﻔﻬﻢ،

ﺩﻩ ﺩﻓﻌﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﮕﻮ ﻧﯿﺎﻭﺭﺍﻥ ﻧﯿﮕﻪ ﺩﺍﺭ؛ ﺣﺎﻻ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ.